خبر خبر دارم خبر...
رادینم امروز مامانی خیلی خوشحاله.اول که صبح مامان جون گفت شما صبحانتو خوردی و منو خیلی خوشحال کرد.قبل از ظهر هم با یه تماس تلفنی یه خبر خیلی خوب بهم رسید که در پوست خودم نمی گنجم و حسابی ذوق زده ام.آخه خیلی خبر غیر منتظره ای بود.یه مدت دیگه اینجا مینویسمش.البته نمیدونم طاقت بیارم یا نه .الان هم با دوستامون همه رفته بودیم ناهار بیرون و کلی بهمون خوش گذشت و خندیدیم.عزیزم کاش شما هم باهامون بودی و یه کم اذیت می کردی و نمیگذاشتی مامان ناهار بخوره.
عشق من عاشقتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی