رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

رادین دنیای مامان گلی و بابایی

یه روز به یاد ماندنی با گل پسری تو محل کار مامان گلی

1392/1/27 16:56
128 بازدید
اشتراک گذاری

رادین مامانی!امروز 27 فروردین هست و شما گل پسری 6 ماه و 14 روزه شدی.رادین خوشگلم!چند روزی میشه که تو غذا خوردن خیلی اذیت میکنی و هیچ تمایلی به خوردن نداریناراحت.نمیدونم چرا یه دفعه اینطوری شدی.امیدوارم زود درست بشی و مامانی و مامان جون رو اذیت نکنی.گل پسرم !روز پنج شنبه با مامان هیراد و پانیا قرار گذاشتیم ببریمتون باغ ارمتشویق.قبل از اینکه بریم من شما رو یه سر بردم شرکت.آخه همکارا خیلی تمایل داشتن ببیننت.جیگرم!تو شرکت حسابی خودت رو شیرین کرده بودی.هم به شما خیلی خوش گذشت هم به همکارای مامانی و بابایی.آخه اونها خیلی باهات حال میکردنچشمک.خلاصه بعد از یک ساعت که تو شرکت بودیم رفتیم باغ ارم.عزیز دلم!شما توجه زیادی به هیراد و پانیا میکردی.انگار میفهمیدی که اونا هم از جنس خودت هستن.دایم لباسشون رو میکشیدی و شیطنت میکردی.یه دفعه پانیا شروع کرد به صدا درآوردن.با اینکه صداش بلند هم نبود شما میترسیدی و گریه می کردیگریه.خلاصه یه کم هم با اونها بودیم و دوباره برگشتیم شرکت.عزیز نازم!سر میز عمو سپهر تمام کاغذهاشو این ور اون ور میریختی و از این کارت لذت می بردی.نانازم!اینقدر بازی کرده بودی که تو ماشین در حالیکه تو بغلم نشسته بودی خوابت برد.

فدات بشم دنیای من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)