چقدر از داشتنت خوشحالم.
رادینم امروز اول دی ماهه و دومین زمستون سفید زندگی شما گل پسرم شروع شد .ایشالا دویستمیشو برات بنویسم عزیزم.
ما هم به رسم همه ایرانیها دیشب دور هم بودیم و حسابی بهمون خوش گذشت.یه چیزی که برای من و بابایی جالب بود اینه که شما دیشب کاملا متفاوت از بقیه شبها بودی.مامانی من! فکر کنم فهمیده بودی که شب یلداست.هر چی تلاش می کردم که بخوابونمت نمی خوابیدی و دلت می خواست بازی کنی .
وای که رادینم چقدر نفسی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی